انتخاب اندازه تصویر:
انتخاب جنس تصویر:
درباره انواع چاپ
رافائل سانتسیو (۱۴۸۳ – ۱۵۲۰)
رافائل نمونه وارترین هنرمند رنسانس پیشرفته با آنکه شدیداً تحت تاثیر لئوناردو داوینچی و میکلانژ بود به نیروی ابتکار و اصالت پرتوان خود نیز میدان میداد؛ او چنان خستگی ناپذیرانه با روحیه هنر کلاسیک کار می کرد که هنرش را تقریباً می توان رستاخیز هنر یونان در اوج تکاملش تلقی کرد. گوته شاعر و منتقد پرآوازهء آلمانی، دربارهء رافائل گفته است که وی مجبور به تقلید از یونانیان نبود زیرا خودش همچون یونانیان می اندیشید و احساس می کرد. رافائل روشنی را بر تیرگی ترجیح می داد و برخلاف لئوناردو شیفتهء رازپردازی و عرفان نبود؛ جالب توجه است که این هنرمند بزرگ عصر رنسانس خودش را در جمع ریاضیدانان و دانشمندان دیگر رشته های علمی می گنجاند و بدون تردید علوم تصویری را در نقاشی دیواری مدرسه آتن به نقطهء کمال رساند.
مدرسهء آتن
در این نقاشی فضای پرسپکتیو گسترده ای آفریده شده است که در آن پیکره های آدمیان به نرمی و با حالتی طبیعی، بی هیچ تلاش خاصی و به گفته لئوناردو "هر یک موافق نیّت خویش، در رفت و آمدند." آرایش اجزای صحنه که تدارکی بس طولانی داشته، نقصی ندارد؛ اینبار هنرمند غربی نشان می دهد که چگونگی ارائه درام انسانی را فراگرفته است. اینکه می بینیم این فضای گستردهء صحنه مانند بر روی یک سطح دوبعدی افکنده شده است، نتیجهء درآمیزی ریاضیات با علوم تصویری است و حاصلش هنر پرسپکتیو است که در اینجا هنرمند تسلطی بی چون وچرا بر آن یافته است. ژرف نگری روانی هنرمند همراه با احاطه اش بر مسائل شبیه سازی جسمی به مراحل بلوغ رسیده است. تدبیرهای به کار رفته در طراحی برای مرتبط کردن افراد و گروهها به یکدیگر و به کل ترکیب بندی به طرز شگفت آوری موُثر افتاده اند و مستلزم مطالعه ای دقیق هستند. در مرکز نقاشی جایی که افلاطون و ارسطو با چهره ای سایه گرفته در زیر آسمان آبی درون قوس قاب بندی عقبی ایستاده اند، گروههای پیکره ها به طرزی موزون و با حرکتی بیضی وار به پیش می رود و در اطراف دوگروه جلویی حلقه می زنند و دوباره به جای نخست خویش بازمیگردند. اگر نگاهمان را از زیر قوس بزرگ پیشزمینه در امتداد پرسپکتیو به عقب بکشانیم، در جمع فیلسوفان نفوذ خواهیم کرد و پس از گذشتن از کنار دیوجانس به رهبران دواردوگاه مخالف و بزرگ فلسفه در دوران رنسانس خواهیم رسید که اینجا با یکدیگر آشتی داده شده اند؛ رافائل نه فقط افلاطونیان و ارسطوئیان بلکه مسیحیت و دین رومی را نیز با استفاده از همان شیوهء با هم آشتی داده است.
رافائل سانتسیو (۱۴۸۳ – ۱۵۲۰)
رافائل نمونه وارترین هنرمند رنسانس پیشرفته با آنکه شدیداً تحت تاثیر لئوناردو داوینچی و میکلانژ بود به نیروی ابتکار و اصالت پرتوان خود نیز میدان میداد؛ او چنان خستگی ناپذیرانه با روحیه هنر کلاسیک کار می کرد که هنرش را تقریباً می توان رستاخیز هنر یونان در اوج تکاملش تلقی کرد. گوته شاعر و منتقد پرآوازهء آلمانی، دربارهء رافائل گفته است که وی مجبور به تقلید از یونانیان نبود زیرا خودش همچون یونانیان می اندیشید و احساس می کرد. رافائل روشنی را بر تیرگی ترجیح می داد و برخلاف لئوناردو شیفتهء رازپردازی و عرفان نبود؛ جالب توجه است که این هنرمند بزرگ عصر رنسانس خودش را در جمع ریاضیدانان و دانشمندان دیگر رشته های علمی می گنجاند و بدون تردید علوم تصویری را در نقاشی دیواری مدرسه آتن به نقطهء کمال رساند.
مدرسهء آتن
در این نقاشی فضای پرسپکتیو گسترده ای آفریده شده است که در آن پیکره های آدمیان به نرمی و با حالتی طبیعی، بی هیچ تلاش خاصی و به گفته لئوناردو "هر یک موافق نیّت خویش، در رفت و آمدند." آرایش اجزای صحنه که تدارکی بس طولانی داشته، نقصی ندارد؛ اینبار هنرمند غربی نشان می دهد که چگونگی ارائه درام انسانی را فراگرفته است. اینکه می بینیم این فضای گستردهء صحنه مانند بر روی یک سطح دوبعدی افکنده شده است، نتیجهء درآمیزی ریاضیات با علوم تصویری است و حاصلش هنر پرسپکتیو است که در اینجا هنرمند تسلطی بی چون وچرا بر آن یافته است. ژرف نگری روانی هنرمند همراه با احاطه اش بر مسائل شبیه سازی جسمی به مراحل بلوغ رسیده است. تدبیرهای به کار رفته در طراحی برای مرتبط کردن افراد و گروهها به یکدیگر و به کل ترکیب بندی به طرز شگفت آوری موُثر افتاده اند و مستلزم مطالعه ای دقیق هستند. در مرکز نقاشی جایی که افلاطون و ارسطو با چهره ای سایه گرفته در زیر آسمان آبی درون قوس قاب بندی عقبی ایستاده اند، گروههای پیکره ها به طرزی موزون و با حرکتی بیضی وار به پیش می رود و در اطراف دوگروه جلویی حلقه می زنند و دوباره به جای نخست خویش بازمیگردند. اگر نگاهمان را از زیر قوس بزرگ پیشزمینه در امتداد پرسپکتیو به عقب بکشانیم، در جمع فیلسوفان نفوذ خواهیم کرد و پس از گذشتن از کنار دیوجانس به رهبران دواردوگاه مخالف و بزرگ فلسفه در دوران رنسانس خواهیم رسید که اینجا با یکدیگر آشتی داده شده اند؛ رافائل نه فقط افلاطونیان و ارسطوئیان بلکه مسیحیت و دین رومی را نیز با استفاده از همان شیوهء با هم آشتی داده است.